مروری بر معیارهای مدل تعالی سازمانی EFQM
مروری بر معیارهای مدل تعالی سازمانی EFQM : مدل تعالی سازمانی EFQM از ۹ معیار تشکیل شده است که پایه و اساس این نه معیار را هشت اصل عنصر سرآمدی تشکیل می دهد که در مطلب قبلی در مورد آن ها صحبت کردیم.
این نه معیار به دو دسته معیارهای توانمندساز و معیارهای نتایج مورد بررسی قرار می گیرند.
این نه معیار در مجموع هزار امتیاز دارند ۵۰۰ امتیاز برای معیارهای توانمندساز و ۵۰۰ امتیاز برای معیارهای نتایج.
ارتباط بین این معیارها در نماد زیر و شکل زیر مشخص است.
نکاتی که از این نوع معیار می توان به عنوان نکات مهم و نکات عمیق این مدل اشاره کرد شامل این موارد است با توجه به یکسان بودن امتیاز معیارهای نتایج و معیارهای توانمندسازها به این نکته می توان رسید که هر دو بخش مدل از اهمیت یکسانی برخوردار بوده و در منطقه مدل هیچ یک از این دو بر دیگری برتری ندارند.
با توجه به شکل ظاهری مدل به این نتیجه می توان رسید که توانمندسازها مقدمه تحقق نتایج و به عبارتی پیش زمینه ای برای حصول دستیابی به آن ها می باشند به عبارتی نتیجه اقداماتی که یک سازمان برای توانمندسازی خود انجام می دهد، منجر به تحقق نتایج میشود که میزان تحقق نتایج بیانگر میزان اثربخشی اقدامات توانمندسازهای سازمان می باشد.
در این مدل فرآیند بهبود مستمر به صورت عمقی نهفته بوده و سازمانهایی که اقدام به استقرار مدل تعالی سازمانی مینمایند نتایج ملموس حاصل از انتخاب این مدل را به عنوان یک ابزار اثربخش و کارآمد در موفقیت برای حرکت به سمت بهبود به خوبی مشاهده می نمایند.
معیارهای توانمند سازها به 5 قسمت اصلی تقسیم می شوند:
معیار اول رهبری:
رهبران در یک سازمان سرآمد مأموریت اهداف چشم انداز و ارزش های سازمانی را تعیین و امکان دستیابی به آن ها را فراهم می کند.
این نکته را باید مد نظر قرار داد که رهبر با مدیر تفاوت دارد و در مدل تعالی سازمانی منظور رهبر سازمان است رهبر فردی است که افراد را برای رسیدن به اهداف سازمان ترغیب میکند و کارکنان سازمان با علاقه و میل باطنی او را همراهی می کنند.
دومین معیار خط مشی و استراتژی:
استراتژی در یک سازمان سرآمد ویژگی هایی دارد که در نهایت اجرای آن حرکت به سمت تعالی را محقق میکند استراتژی های یک سازمان باید متمرکز بر منافع ذینفعان آن سازمان باشد و حاصل تحقیقات میدانی و داده های ناشی از ارزیابی های عملکرد و تحقیقات بازاریابی است.
معیار کارکنان یا منابع انسانی منابع انسانی بازوهای اجرایی یک سازمان هستند و یک سازمانی که به دنبال مدل تعالی سازمانی است از این بازوهای سازمانی به بهترین نحو ممکن استفاده میکنند و به صورت دائم آنها را ارزیابی توسعه بهبود و توانمند می کند این توانمند سازی در حوزه منابع انسانی باعث می شود سازمان بتواند به اهداف خود که همگام با ارزش های سازمان است دست پیدا نماید کارکنانی که آموزش دیده باشند و نسبت به اهداف آگاهی کاملی داشته باشند میتوانند به سازمان کمک کنند که در مسیر موفقیت سریع تر حرکت کند.
معیار شرکت ها و منابع:
در این معیار نحوه مدیریت یک سازمان سرآمد بر منابع داخلی شرکت های خارجی فناوری دانش و اطلاعات به نحوی که بتواند اجرای اثربخش و کارآمد خط مشی و استراتژی را پشتیبانی نماید و منجر به ایجاد ارزش افزوده برای سازمان گردد بررسی می شود.
معیار فرآیندها:
در این معیار ویژگی های یک سازمان سرآمد در کلیه مراحل طراحی اجرا و بازنگری فرایندهای حاکم بر کسب و کار به نحوی که بتواند خط مشی و استراتژی را پشتیبانی نماید بررسی می شود.
همانطور که قبلا هم گفتیم سازمانی می تواند سازمان موفق باشد که نگرشی متفاوت به فرایندها داشته باشد و بتواند از سبک جزیره ای به سبک فرآیندی حرکت میکند در سبک فرآیندی واحدهای مختلف با یکدیگر ارتباط تنگاتنگی دارند و این ارتباط تنگاتنگ باعث ایجاد محصول با کیفیت و یا ارائه خدمات بهتری می گردد.
یک پیشنهاد دوستانه: اگر هنوز در دوره رایگان آشنایی با EFQM شرکت نکرده اید، اینجا کلیک نمایید. |
دسته دوم معیارها در خصوص نتایج است که شامل چهار معیار اصلی است که هر یک از این معیارها دو جزء معیار دیگر را تحت پوشش قرار می دهند.
معیار نتایج مشتریان:
از مهمترین ویژگیهای سازمان هایی که به دنبال مدل تعالی هستند و به عنوان سازمان سرآمد شناخته میشوند ارتباط تنگاتنگ و پیوسته با مشتریان و استفاده از نتایج مرتبط با مشتریان است. در این سازمان ها شاخص های سنجش رضایت مشتریان از کیفیت و خدمات اندازه گیری شده و در دورههای زمانی مشخص بررسی و آنالیز می شود.
(دوره رایگان و مجازی آشنایی با مشتری مداری)
معیار نتایج کارکنان:
سازمان های سرآمد به صورت پیوسته و فراگیر نتایج مرتبط با کارکنان و منابع انسانی خود و همچنین شاخص های سنجش میزان رضایت شغلی ایشان را اندازه گیری و به آن دست پیدا می کنند. اندازه گیری و این شاخص ها به سازمان کمک میکند تا برنامهریزی بهتری بر روی منابع انسانی و همچنین ایجاد انگیزه روی منابع انسانی داشته باشند.
معیار نتایج جامع:
سازمان های سرآمد به صورت پیوسته فراگیر نتایج مرتبط با جامعه را اندازه گیری و به آن دست پیدا میکنند اینکه دیدگاه جامعه نسبت به سازمان چگونه است و انسان های جامعه چه ذهنیتی در مورد سازمان دارند.
معیار نتایج کلیدی عملکرد:
سازمان های سرآمد نتایج کلیدی مورد انتظار خود را مرتبط با استراتژی و اهداف بلند مدت سازمان نیرو اندازه گیری کرده و به آن دست پیدا میکند. سازمانها باید معیارها و شاخص هایی بر اساس اهداف و استراتژیهای خود تدوین کند و در بازه های زمانی مشخص این شاخص اندازه گیری شود تا سازمان مطمئن شود دقیقاً در مسیر استراتژی در حال حرکت است.
دیدگاهتان را بنویسید