استاد راهنما ؟؟!!
داستان استاد راهنما : یک روز آفتابی، خرگوش بیرون از لانه اش غرق در تایپ...
آیا تسلیم شد؟!؟
آیا تسلیم شد؟!؟ در یک سمینار رموز موفقیت، سخنران از حضار ﭘﺮﺳﯿﺪ: «ﺁﯾﺎ برادران رایت...
آستین راست شاهزاده
داستان آستین راست یک شاهزاده: شاهزاده خانمی بود که علاقه بسیاری به لباس داشت. او...
داستان یک شکایت
داستان یک شکایت مشتری از شرکت خودروسازی جنرال موتورز بخش پونتیاک شرکت خودروسازی جنرال موتورز...
شرکت زیراکس و مسابقه فرمول یک
شركت زيراكس و مسابقه فرمول يک گروه زيراكس مدتي بود كه از صداي مشتريان ناراضي...
داستان مورچه و بهره وری
بهره وری فروش( داستان مورچه و بهره وری) مورچه هر روز صبح زود سر کار...
معامله شوخی بردار نیست!!!
معامله شوخی بردار نیست خواهر روحانی در کلاس مدرسه مقابل دانش آموزان نوجوان، ایستاده...
علی واکسیما، یک مشتری مدار واقعی …
علی واکسیما یک مشتری مدار واقعی است من همواره در دوره ها و یا مطالب...
مشاور و رستوران
مشاور و رستوران داستان مشاور و رستوران: جانی ساعت ۲ از محل کارش خارج شد...