اگر می خواهید موفق شوید، باید این 3 ذهنیت را بهتر درک کنید
داشتن ذهنیت موفقیت : برای هر حرکتی که به عنوان یک کارآفرین انجام داده ام، هیچ گاه کاملا آماده نبودم. زمانی که کارمندی و کار در شرکت را رها کردم، آماده نبودم؛ وقتی اولین مدیر اجرایی خود را استخدام کردم، پر از احساسات ضد و نقیض بودم؛ زمانی که اولین شرکت خود را تاسیس کردم، احساس کردم از نقطه امن خود خارج شده ام. من هیچ گاه احساس آمادگی صد در صد نداشتم. با این حال من به مرحله جدید رفتم و بدون توجه به این احساسات، تصمیم های بزرگی گرفتم.
بر اساس تجربه فهمیدم که رمز موفق شدن در چنین شرایطی، فاصله گرفتن از پرسش های ذهنی مانند “چه زمانی کاملا آماده خواهم بود؟” و “به چه تجربه هایی برای آمادگی نیاز دارم؟” است.
پیشنهاد می کنیم در دوره ی جامع موفقیت، پیشرفت و توسعه فردی شرکت کنید.
آیا من برای این حرکت تجربه، حساب بانکی و اعتبارات خود را لحاظ کرده ام؟ اگر به این پرسش فکر می کردم، حتما درجا می زدم و آنچه را که امروز به دست آورده، هیچ گاه تجربه نمی کردم. در زندگی، هر فرصتی که به دست آوردم و یا به من عرضه شده است، فراتر از تجربه و دانش من بوده است. در چنین زمان هایی است که بیشترین میزان رشد اتفاق می افتد.
اگر می خواهید رشد کرده و موفق شوید، زمان آن فرا رسیده است که بدون جلیقه نجات در استخری عمیق بپرید و از منابعی که هرگز از وجودشان باخبر نبوده اید، استفاده کنید. این منابع می توانند شامل توانایی ذاتی انسان برای نجات خود باشد. برای تجسم عینی این طرز فکر، در ادامه برخی از مهارت های لازم را به شما معرفی می کنیم.
پیشنهاد می کنیم در دوره آموزشی چگونه با دیگران ارتباط موثر برقرار کنیم؟ شرکت کنید.
مشتاقانه درخواست کمک کند
برای برداشتن گام های بزرگ، باید کارهای بزرگ انجام دهید و این دسته از کارها معمولا شما را وادار می کنند تا از دیگران کمک بگیرید. درخواست کمک کردن، یک ضعف نیست. افراد قوی و باهوش برای تامین نیاز های خود از دیگران کمک می گیرند.
من ماهی یک بار، با مربی کسب و کار خود ملاقات می کنم. در هر ملاقات، من می توانم سه سوال از او بپرسم. شاید این سه پرسش خیلی کوتاه و کم به نظر برسند، اما من را وادار می کنند تا به شکل جدی آنچه را که واقعا نیاز دارم بدانم و اطلاعاتی که بدان احتیاج جدی دارم را دستچین کنم.
میل به کمک خواستن از دیگران در قدم اول غرور شما را از بین می برد و سپس خجالت و ترس عدم پذیرش را در شما می کشد. زمانی که در پس هر سوال یک هدف تعیین می کنید، بدون ترس رد شدن و یا سطحی به نظر رسیدن، برداشتن گام هایی استوار آسان تر خواهند بود.
بخشی از فرایند کمک خواستن، شامل انتخاب افراد مناسب برای پرسش و کمک است. زمانی را برای تشخیص فرد مناسبی که می تواند بهترین نتیجه را برای شما مهیا کند، صرف کنید. پیش از تماس، زمان بگذارید و یک سوال قدرتمند طراحی کنید که واقعا به پاسخ آن نیاز دارید. لازم است نشان دهید که در ابتدا خود در خصوص پرسش و پاسخ های احتمالی آن فکر کرده اید. این کار تاثیر مثبتی روی فرد مخاطب می گذارد و به او نشان می دهد که شما به دنبال راهنمایی هایی اصولی و اضافی هستید و برای زمان و پاسخ آن ها ارزش قائلید.
یک پیشنهاد دوستانه: اگر هنوز در دوره رایگان 7 اصل مهم در مدیریت مطلوب کسب و کار شرکت نکرده اید، کلیک نمایید. |
اهداف خود را بشناسید
تا به امروز، من تعداد زیادی شرکت را خریده و صاحب آن ها شده ام. اما برای اولین تماس اولین خرید خود، اصلا آماده نبودم. من پول و یا تجربه کافی برای خرید یک کمپانی را نداشتم. با این حال، فرصت ایجاد شده برای من بود و من از آن استفاده کردم.
در آن زمان، زندگی و شرایط من بسیار بی نظم بود و من نتوانستم قرداد شرکت را بگیرم اما این تجربه شکست به نوبه خود، اتفاق بسیار خوبی برایم رغم زد. این اتفاق من را در فضایی قرار داد تا از خودم پرسش های بیشتر و بزرگتری بپرسم. من باید به شکل انتزاعی، خلاقانه و با چشم انداز وسیع تری فکر می کردم تا بتوانم در معاملات آینده خود، موفق شوم. این اتفاق من را مجبور کرد تا نا امنی ها و عوامل محرک زندگی خود را بهتر بشناسم.
پیشنهاد می کنیم در دوره آموزشی هنر ارتباط کلامی و اصول انتقاد موثر شرکت کنید.
در این فرایند تامل، من متوجه شدم که ترس و عدم تجربه در پرداخت چنین مبلغ بزرگی، من را عصبی می کند و تجربه خرید سنتی نیز در این شرایط به کمک من نمی آید.
حال من می دانستم که چه چیزی را باید تغییر دهم. من درک عمیق تری از شخصیت خودم پیدا کردم و سپس آنچه را که با اطمینان می توانستم در جریان معامله ارائه دهم، بیان کردم. اولین تماس ناموفق به من کمک تا خارج از چارچوب فکر کنم و جریانی از موفقیت ها را در آینده برایم به ارمغان آورد.
قبول کنید که شما هرگز عالی نخواهید بود
گاهی اوقات کمی بی نظمی در راستای رسیدن به موفقیت و جریان رشد می تواند یک ارزش متعالی باشد. اشتباه کردن و اصلاح آن ها، مهارت ها را می سازد و مهارت ها مفهومی ریشه ای در علم نورولوژی هستند. دانیل کویل، روزنامه نگار و نویسنده یک بار نوشت:” زندگی در لبه توانایی های خود و اشتباه کردن، میلین بیشتری تولید می کند. میلین نوعی ماده عصبی است که مستقیما به رشد مهارت ها در مغز مربوط می شود”.
به بیان ساده، برای آنکه مهارت های بیشتری در هر زمینه ای کسب کنید، باید اشتباه کنید و برای یادگرفتن و رفع اشتباهات از خود اشتیاق نشان دهید. از اشتباهات خود در محل کار عصبانی نشوید و یا خود را سرزنش نکنید. اشتباهات به شما مهارت های جدید را آموزش می دهند و به شما کمک می کنند تا ارتباطات قوی تر و معتبرتری را با افراد همکار خود در شبکه کاریتان ایجاد کنید.
زمانی که تمام توانمندی های خود را جمع کردم و احساس کمال طلبی خود را با درخواست کمک کردن از دیگران از بین بردم، توانستم روابط دوستانه و کاری بسیار موفق و مادام العمری را ایجاد کنم.
از تمام فرصت هایی که زندگی در اختیار شما قرار می دهد استفاده کنید تا فرصت های بزرگتری را برای رهبری رشد خلق کنید. این همان چیزی است که سبب تعالی شما می شود.
منبع: inc.com
دیدگاهتان را بنویسید