تئوری انگیزه و سه محرک اصلی برای رشد تیم
تئوری انگیزه و سه محرک اصلی برای رشد تیم : چه چیزی به شما انگیزه می دهد: موفقیت، قدرت و یا وابستگی به سازمان و گروه؟ یکی از مهم ترین نگرانی های رهبر هر مجموعه ای، پیدا کردن یک سیستم تشویقی مناسب است که بتواند اعضای تیم را به هم نزدیک تر کند و همچنین به آن ها کمک کند تا عملکرد خود را به سطوح بالاتری ارتقا دهند.
در بسیاری از مواقع، این سیستم با آزمون و خطا تعیین می شود. شاید جالب باشد بدانید که سه پارامتر اصلی و مشترک به تک تک انسان ها در کار و زندگی انگیزه می بخشند: موفقیت، قدرت و وابستگی به سازمان و یا گروه. به این اصل، تئوری انگیزه گفته می شود. تئوری انگیزه توسط دیوید مک کلیلند در سال 1961 مطرح شد اما در تحقیقات اخیر افرادی مانند دنیل پینک و کتاب معروفش تحت عنوان Drive، بسیار مورد توجه قرار گرفته شده است.
ایده اصلی این تئوری، درک بهتر فرایند انگیزه بخشی به افراد برای ارتقای عملکردشان است. در برخی از موارد، افراد ممکن است هر یک از این سه محرک را با هم ترکیب کنند اما حتما یکی از این سه مورد به عنوان محرک اصلی نقش مهمتری را ایفا می کند.
پرورش، نه طبیعت ذاتی
دانستن این نکته که هر سه پارامتر یاد شده در تئوری انگیزه جز رفتارهای اکتسابی هستند و ما با دانستن آن ها به دنیا نمی آییم، بسیار اهمیت دارد. شما یک انگیزه اولیه را بر اساس تجربه خود در زندگی و اتفاقاتی که در معرض آن ها قرار گرفته اید، پرورش می دهید. به همین دلیل است که صرفا با دانستن گذشته افراد می توانید به خوبی در خصوص انگیزه آن ها حدس هایی بزنید.
به عنوان مثال، مطالعه موردی یک فروشنده را که برای من کار کرده است، در نظر بگیرید. او یکی از بهترین فروشندگانی بود که من تا به حال دیده ام و محرک اصلی او موفقیت بود. او ساعت های طولانی برای کسب درآمد و موفقیت کار می کرد. برای او بسیار مهم بود که در خانه ای مناسب زندگی کند و لباسی مناسب بپوشد.
او می خواست توسط دیگران به عنوان یک فرد موفق شناخته شود. در مقابل، او هرگز به رهبری تیم یا عنوان خود اهمیت نمی داد و به قدرت علاقه مند نبود. او همچنین می توانست به شکل فردی، عملکرد خوبی ارائه دهد و نیازی به عضویت در تیم را نداشت.
من می توانم او را با افراد دیگری که انگیزه اصلی آنها عضویت در یک تیم است و من تجربه کار با آن ها را داشته ام، مقایسه کنم. گروه دوم همواره می خواستند به خاطر همنشینی با دیگران و همکاری مشترک پاداش بگیرند. سیستم پاداش دهی بر اساس دستیابی به اهداف شخصی، برای این دسته از افراد مناسب نیست و می تواند آن ها را بی انگیزه کند، چرا که این دسته از افراد دوست دارند تیم را بالاتر از هر چیز دیگری قرار دهند.
در بخش دیگر همکاری، فردی است که قدرت و کنترل میخواهد. این لزوماً نباید به عنوان یک ویژگی منفی تلقی شود، زیرا بسیاری از افراد به دنبال قدرت و استفاده درست از آن هستند. با این حال، این گروه از افراد معمولا به عنوان یک بازیکن در سازمان ما تلقی میشوند؛ یعنی افرادی که میخواهند توپ را بگیرند و با آن بدوند.
یک پیشنهاد دوستانه: اگر هنوز در دوره رایگان 7 اصل مهم در مدیریت مطلوب کسب و کار شرکت نکرده اید، کلیک نمایید. |
انگیزه
به عنوان رهبر، کار شما مراقبت و مشاهده تیم خود است تا آنچه را که در مقیاس فردی به آن ها انگیزه می دهد، پیدا کنید. سپس از این یافته ها، برای طراحی یک سیستم پاداش دهی در مسیر پیشرفت پروژه استفاده کنید. همانطور که پیشتر نیز بدان اشاره شد، اگر سعی کنید با استفاده از چیزی که به افراد انگیزه نمی دهد، به آن ها پاداش دهید ممکن است به آن ها استرس وارد کنید و یا افراد را در مسیری مخالف با جهت بهره وری بالا قرار دهید.
در فرهنگ کشور انگلیس یک اصطلاح رایج وجود دارد: اسب مناسب، دوره مناسب.
این اصطلاح بدان معناست که برای هر مسیر انتخابی، باید اسب های مناسب با آن شرایط را انتخاب کنید. به عنوان مثال، برخی از اسب ها می توانند در گل و لای بهتر بدوند، در حالی که برخی دیگر دویدن بر روی چمن را ترجیح می دهند. بنابراین، شما نیز باید در خصوص تمایلات و انگیزه های اعضای تیم خود به خوبی تحقیق کنید تا بتوانید بهترین نتیجه را از آن ها دریافت کنید.
پیامدهایی برای تیم ها
تیمهایی با دیدگاهها و استعدادهای متفاوت بهترین عملکرد را دارند. می توانیم از این اصل برای ساخت یک تیم استفاده کنیم. افرادی که قدرت، انگیزه اصلی آن ها است می توانند رهبران خوبی برای تیم ها باشند، به شرطی از که از قدرت خود برای انجام کارها سو استفاده نکنند. افرادی که موفقیت و دستاورد ها انگیزه اصلی آن ها است برای انجام وظایف سخت و زمان بر یک گروه انتخاب مناسبی هستند اما تلاش سخت آن ها باید همواره با یک سیستم قدردانی مناسب، جبران شود
در نهایت نیز، افرادی که وابستگی به گروه ها سازمان ها انگیزه اصلی آن ها برای موفقیت است، می توانند برای حفظ ساختار تیم و عملکرد آن، حل کردن اختلاف ها و تقویت روحیه تیمی برای کار، مفید واقع شوند. تقسیم کار برای این دسته از افراد نیز باید به صورت عادلانه انجام شود.
نشان دادن بهترین عملکرد
از خود بپرسید کدام یک از این سه انگیزه، یعنی موفقیت، وابستگی یا قدرت، برای هر یک از اعضای تیم شما کاربرد دارد. سپس با توجه به این شناخت، سعی کنید راه حلی را برای هر یک از اعضای تیم خود پایه ریزی کنید تا بتوانند وظایف خود را با انگیزه بهتری انجام دهند. به عنوان یک رهبر، این امر وظیفه شماست.
دیدگاهتان را بنویسید