چگونه هدف گذاری کنیم؟
چگونه هدف گذاری کنیم؟
احتمالا شما هم در سازمانتان دیده اید که در جلسه های مختلف، مدیران واحدها شروع به بحث می کنند و فارغ از هدف گذاری های سازمان، معمولاً همدیگر را مقصر اتفاق ها و خطاهای سازمان می دانند. مدیر تولید، مدیر بازرگانی را مقصر می داند و مدیر بازرگانی می گوید اگر مدیر تولید محصول خوب بدهد، من خوب می فروشم و انواع بحث های دیگر.
معمولاً در این میان، هر فردی صرفاً به فکر واحد خودش است و دنبال این است که به بالاترین میزان شاخص های واحد خودش دست پیدا کند و هیچ کدام نگاه کلان و کلی به مجموعه ندارند. چیزی که می تواند همه گروه را در یک مسیر قرار بدهد، چشم انداز و هدف کلی سازمان است.
من به واسطه شغلم مدیران زیادی را می بینم، در این بین کمتر مدیری را دیده ام که برنامه و هدفی که برای آینده اش در نظر گرفته ر ا مکتوب کند، خیلی از این مدیران در ذهن خودشان برنامه ها و آرمان های زیادی دارند اما این اهداف و برنامه همیشه در ذهن آن ها باقی می ماند.
برای رشد سازمانی و رسیدن به نقطه تعالی مدیران بایستی اهدافی را برای خود تعریف کنند، این اهداف باید مکتوب باشد.
همیشه اهداف خودتان را بنویسید، درباره آن با دیگران صحبت کنید و در جلسات گروهی با پرسنل و مدیران سازمان در مورد آن گفتگو کنید، تمام افراد سازمان باید هدف مدیر را بدانند و نیز بدانند که چگونه می توانند کمک کنند تا سازمان به آن هدف دست یابد.
مطمئناً شنیده اید که اهداف و برنامه ها در سه گروه کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تدوین می شود. به نظر من در وضعیت کنونی ایران بهترین نوع هدف گذاری اهداف میان مدت و کوتاه مدت است، البته فراموش نکنید هدف و رسالت خودتان را مشخص کنید، مشخص کنید که دوست دارید سازمان شما به کجا برسد، سپس این اهداف و برنامه های کوتاه مدت را طوری تنظیم کنید که به شما کمک کند به مرور به آرمان های خودتان دست یابید.
برای تدوین اهداف کوتاه مدت بر روی نقاط ضعف سازمانتان دست بگذارید و بگردید نقاط قوتی و فرصت هایی را بیابید که به شما کمک کند تا نقاط ضعف شما و سازمانتان را از بین ببرد.
همین الان فکر کنید آرمان زندگی و کسب و کار شما چیست؟
راه های رسیدن به این آرمان ها را پیدا کنید؟
فکر کنید چطور می توانید این مسیر را طی کنید؟
مثال برای اینکه بفهمیم چگونه هدف گذاری کنیم؟ :
یک کارخانه تولیدی کیک را در نظر بگیرید، خط تولید این شرکت روزانه 10 ساعت کار می کند،
حال مدیر برنامه خود را تدوین می کند:
اولین گام رساندن ظرفیت تولید به حداکثر میزان می باشد، یعنی تولید 24 ساعته، واحد تولید باید وارد شود و مشکلات و موانع شامل نیروی انسانی و …. را لیست کرده و راهکار ارائه دهند،
مشکلاتی که بر سر راه فروش این تولیدات می باشد، باید واحد فروش نماینده های بیشتری جذب کند، تبلیغات خلاق ایجاد کند و ….
واحد های پشتیبانی نیز مانند نگهداری و تعمیرات باید در این راستا به واحدهای اصلی کمک کنند و در این امر درگیر شوند،
می بینید برای رسیدن به یک آرمان و هدف همه باید درگیر باشند نه فقط یک نفر
اگر یک مدیر هستید مراقب باشید اهداف و آرمان های خودتان را فقط در ذهنتان نگه ندارید.
دیدگاهتان را بنویسید